سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها با سر مطهر پدر

شاعر : محمدجواد مطیع ها
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل

میان قـافـله من بـیـشـتر یـاد پـدر کردم            پدر نام تو بردن جرم بود و من خطر کردم

می‌آمد تـازیـانه بی‌مـهـابا سـمت ما بابا            شده دستم سیاه از بس که بر صورت سپر کردم


تو را با گریه من می‌خواستم در تشت زر رفتی            لبت را خیزران بوسید من خیلی ضرر کردم

اگرکه سوخته گیسویم و زخمی‌ست ابرویم            از آن باشد که از کوی یهودی ها گذر کردم

تو دندانت شکسته، من سرم، عمه دلش بابا            مپرس از من چرا این‌گفتگو را مختصر کردم

تو را که در بغل دارم دگر بابا چه کم دارم            مرا با خود ببر که چادر رفتن به سر کردم

نقد و بررسی

داستان افتادن حضرت رقیه از ناقه و رفتن زجر در بیابان ها به دنبال او در هیچ مقتل معتبری نیامده و صحیح هم نیست و همانگونه که علما و محققین همچون علامه شهید مطهری، محدث نوری و .... گفته و نوشته اند این موضوع از تحریفات عاشوراست؛ لذا ابیات زیر حذف شد، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



پس از آنشب که از ناقه به روی خاک افتادم            چه شبهائی که با درد کمر تا صبح سر کردم



من از دوش عموعباس رفتم زیر دست زجر            ببین از کربلا تا شام را با که سفر کردم